سر خط خبرها

کسی که فرزند رهبر است، دختر رئیس‌جمهور است، پسر رئیس مجلس است، باید شئون مربوط به آن جایگاه را رعایت کند

کسی که فرزند رهبر است، دختر رئیس‌جمهور است، پسر رئیس مجلس است، کسی که پدر یا مادرش فلان سردار و امیر و وزیر و وکیل است، باید شئون مربوط به آن ...

 

کسی که فرزند رهبر است، دختر رئیس‌جمهور است، پسر رئیس مجلس است، باید شئون مربوط به آن جایگاه را رعایت کند

روزنامه جوان

کسی که فرزند رهبر است، دختر رئیس‌جمهور است، پسر رئیس مجلس است، کسی که پدر یا مادرش فلان سردار و امیر و وزیر و وکیل است، باید شئون مربوط به آن جایگاه را رعایت کند، اما از آقازادگی و نسبت فامیلی با مقامات داشتن، همیشه روی اول دیده می‌شود و روی دوم سر و صدا ندارد. از سویی، رعایت این روی دوم، به قولی وظیفه محسوب می‌شود و شاید طبیعی است صدایی از آن بلند نشود.
آقازاده‌ها و بستگانی از مسئولان هستند که فقط روی اول را می‌خواهند؛ امتیازات. امتیاز همیشه غیرقانونی و رانت نیست؛ احترام، وجهه اجتماعی، سطح زندگی خوب، رانت اطلاعاتی و خیلی چیز‌های دیگر. این همه اگر هست -که هست- پس تن به محدودیت‌های عرفی برای رعایت شأن آن جایگاه هم باید بدهند و دو روی سکه را با هم بخواهند.

کسی که نسبت فامیلی با مقامات نظام دارد، نباید زندگی‌اش لاکچری باشد، از بسیاری تفریحات و خرید‌های مردم عادی باید چشم بپوشد و خودش را در قامت یک «منسوب به نظام اسلامی» تعریف کند. اگر وقتی همسرت شهردار بود، امتیاز مشاور شهردار بودن نصیبت شد، پس به محدودیت سفر خارجی نرفتن هم باید تن داد.

با این مقدمه، حالا می‌توان در مورد درز هدفمند اطلاعات مربوط به سفر همسر، دختر و داماد رئیس مجلس به ترکیه صحبت کرد. جا‌های دیگر دنیا را نمی‌دانم، در ایران، اما سفر خارجی –چه تفریحی، چه درمانی، چه علمی و چه از باب صله رحم و چه حتی سیاسی- گزینه‌ای لاکچری به شمار می‌رود. وقتی اوضاع اقتصادی نامناسب است، لاکچری‌تر هم محسوب می‌شود. آیا خانواده مسئولان می‌توانند لاکچری باشند؟
شاید بتوانند، اما اویی که محور تبلیغات انتخاباتی‌اش، قیام علیه سرمایه‌سالاران  چهار درصدی است، نمی‌شود همسر و دخترش مسافران این سفر باشند.

اویی که پیشانی بند جبهه بر هویت و شعار انقلابی‌گری بر زبان دارد، نمی‌شود مایحتاج نوه هنوز به دنیا نیامده‌اش از بازار‌های استانبول تأمین شود. آیا همین موضوع نشان نمی‌دهد که سطح زندگی این آقازاده، مثل مردم عادی، مثل آن ۹۶ درصدی‌ها که قرار بود قالیباف پرچمدار حق‌شان باشد، نیست، وگرنه سفر و تفریح و خریدش هم مثل همین مردم بود؟

قالیباف را بر سر این موضوع «ناجوانمردانه» تخریب می‌کنند؟ بله، اما اولاً خطایی که انجام شده، کوچک نیست و از قضا این بار، نه بهانه، بلکه دلیل بر این تخریب دارند؛ ثانیاً وقتی خانواده او حرمت جایگاه و شأن همسر و پدر را نگه نمی‌دارند، از مخالفان و دشمنان او چه انتظاری می‌شود داشت؟ وقتی دختر -به گفته برادرش- حرف پدر را زمین انداخته و به‌رغم مخالفت پدر راهی این سفر شده، از آنانی که همیشه منتظر فرصت برای تخطئه قالیباف بوده‌اند، چه توقعی می‌رود؟

 

نظرات ارسال نظر